گــوشهـایـــم را مــی گیـــرم
چـشـم هــایــم را مــی بـنــدم
زبـانــم را گـاز مـی گیـــرم
ولــی حریـــف افکـــارم نـمـــی شــوم
دلتنـگـــــــــم !
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.
.
.
ترسیم کرد جاده مهربونی را برای رسیدن بهش دلتنگی رو ب انتظار کشید ....
Aa 

ساعت13:07---26 آذر 1392
راهش را هم تقسیم کرد رفتنش به من رسید ، رسیدنش به دیگری . . .